پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۲-۳-۱ پیشینه پژوهش های داخلی – 3 | ... | |
۲-۲- مبانی و چارچوپ پژوهشی
۲-۲-۱-پیشینه پژوهش
۲-۳-۱ پیشینه پژوهش های داخلی
جوهری(۱۳۹۲) در پژوهشی تحت عنوان طراحی و توسعه مدلی برای جذب گردشگران جنگ در مناطق جنگ زده در ایران پرداخت. به این منظور نمونه ای شامل ۱۲۰ نفر از کارشناسان گردشگری مناطق جنگی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند مدل مطلوب برای جذب گردشگران مدلی است که به عواملی چون اردوگاه های کشتار جمعی و جنگ های و موزه های سیاه در جذب گردشگران جنگی توجه می نمیاد.
پارسا فردی(۱۳۸۹) در پژوهشی به بررسی رابطه اجرای راهکارهایی جهت جذب گردشگران جنگ پرداخت. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گرد آوری داده ها، تحقیق توصیفی از نوع پیمایش و از نظر روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع همبستگی و معادلات محسوب میگردد. با بهره گرفتن از نمونه گیری تصادفی، نمونه ای شامل ۱۷۱ نفر از کارشناسان گردشگری جنگ مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی های آماری، نشان دهنده تأثیر تفریح و سرگرمی های سیاه بر جذب گردشگران جنگ بود و همچنین رابطه ای مثبت و معنادار بین ارتباطات یکپارچه بازاریابی و بازاریابی مأموریت گرا، برنامه ریزی استراتژیک میان – وظیفه ای و گردشگری جنگ وجود دارد.
دستورایان (۱۳۸۹) به پژوهشی با عنوان ایجاد برندهای قوی و استفاده از مدیریت ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای جذب گردشگران پرداخت. در این تحقیق، از پنج مفهوم بازاریابی یکپارچه مؤثر بر عملکرد برند نام برده شده است که عبارتند از : برقراری تعاملات ، بازاریابی مأموریت زیربنایی سازمانی، سازگاری استراتژیک و برنامه ریزی و ارزیابی. جامعه پژوهش، شامل تمام شرکت های صنعت نوشیدنی استرالیا و نیوزیلند بود که از میان آن ها ۴۳۰ مدیر ارزیابی یا مدیر برند انتخاب شدند. داده ها با بهره گرفتن از پرسشنامه های خود اجرایی جمع آوری شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که از لحاظ آماری، رابطه ای قوی میان سازه تعاملات و سازگاری استراتژیک با ابعاد عملکرد برند و در نهایت جذب گردشگران وجود دارد. می توان نتیجه گیری کرد که رابطه معناداری بین رویکرد یکپارچه در مدیریت ارتباطات بازاریابی و جذب گردشگران وجود دارد.
آقایی(۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی عوامل اثر گذار بر گردشگری جنگ پرداخت. در این راستا مطرح نمود، تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سدههای اخیر به ویژه در زمینه افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راههای ارتباطی و وسایل حمل و نقل، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعهگردشگری گردیده است. یکی از اَشکال جدید گردشگری که در نواحی تحت تأثیر جنگ میتواند شکل بگیرد، گردشگری جنگ است که گسترش گردشگری جنگ، به اشتغال زایی و سطح اقتصاد هر کشوری و هر منطقه ای کمک میکند. در این پژوهش به بررسی ابعاد و قابلیت های مناطق جنگ زده بر جذب گردشگران جنگ توجه شد و به این نتیجه دست یافت که نمایشگاه ها و موزه هایی که بقایای جنگی را در معرض نمایش قرار میدهند، سهم بالایی در جذب گردشگران جنگی خواهند داشت.
محمودی (۱۳۸۶) در پژوهشی بیان نمود که کشور ما به مدت هشت سال درگیر جنگ تحمیلی و ناخواسته ای با کشور عراق بوده است. از این جنگ طولانی مدت، آثار متعددی در قالب مناطق جنگی و یادمان ها به جای مانده است که می توان آن ها ر جاذبه های گردشگری جنگ دانست. این جاذبه ها سالانه گردشگران زیادی را با هداف و دیدگاه های مختلف بطرف خود جذب میکنند. بخشی از این بازدیدها به دلیل احتمال وجود خطر، با هماهنگی وسازماندهی نهادهای مربوطه صورت میگیرد. یکی ازجاذبه های گردشگری مکان های دارای سکون و ایستایی است که سهم بالایی را در جذب گردشگران به مناطق جنگ زده از آن خود کردهاست.
رجبی (۱۳۹۲) در پژوهشی به بررسی وضعیت گردشگری جنگ در ایران و ارائه استراتژی برای توسعه آن پرداخت و بیان نمود، توسعه صنعت گردشگری در سالهای اخیر آن را به یکی از حوزه های اقتصادی دارای مزیت پایدار بدل کردهاست. برنامه ریزان و مجریان کلان اقتصادی کشورها، با هدف استفاده بهینه از این مزیت اقتصادی اقدام به طراحی و اجرای برنامه های راهبردی می
“
[یکشنبه 1401-09-20] [ 09:16:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |
شیخ حر عاملی باب ۴۹ از ابواب جهاد العدو از کتاب الجهاد وسایل الشیعه را چنین نام نهاده: « باب این که جزیه اخذ نمی شود مگر از اهل کتاب و آنان ، فقط یهود و نصاری و مجوس هستند.»[۹۰] در این باب ۹ حدیث گردآوری شده است، از جمله روایتی از حضرت علی (ع) که فرموده اند:
« مجوس در جزیه و ریات، فقط به یهود و نصاری ملحق میشوند، زیرا آنان در گذشته صاحب کتاب بودهاند.»[۹۱]
در روایت دیگری حضرت امام باقر(ع) ضمن الحاق مجوس به اهل کتاب فرموده اند:
« آن ها پیامبری به نام « داماست» داشته اند و او را به قتل رسانده اند و کتاب آسمانی او جاماست بوده است…»[۹۲]
ج ) اقوال فقها
در ریاض المسائل چنین می خوانیم:
« اهل الکتاب بالکتاب و السنه و الاجماع هم الیهود و النصاری لهم التواره و الانجیل ….. و یلحق بهم المجوس الذین لهم شبهه الکتاب»[۹۳] اهل کتاب، به تصدیق قرآن کریم و روایات و اجماع فقها، یهود و نصاری میباشند که کتاب تورات و انجیل متعلق به آنان است… و مجوس هم به یهود و نصاری ملحق هستند، چون در آنان شبهه اهل کتاب بودن وجود دارد.
سپس چنین ادامه میدهد که در مورد اهل کتاب بودن مجوس، خلافی از کسی مشاهده نکردیم جز« النعمانی از فقهای شیعه در کتاب المنتهی»[۹۴] و بعد صاحب ریاض ادعای اجماع می کند، بنا بر روایت نبوی معروف که می فرماید« با مجوس معامله اهل کتاب کنید»[۹۵] علمای شیعه، مجوس را اهل کتاب می دانند.
در تأیید اهل کتاب بودن مجوس نظر مرحوم شیخ طوسی را هم ذکر میکنیم که:
« المجوس کان لهم کتاب ثم رفع عنهم و هو اصح قولی الشافعی و دلیلنا اجماع الفرقه و اخبارهم»[۹۶]
مجوس، کتاب آسمانی داشته اند و سپس از بین رفته است و در بین دو قول شافعی، از پیشوایان اهل سنت، قول اصح او همین نظر است؛ و دلیل ما بر اهل کتاب بودن مجوس نیز اجماع علمای شیعه و اخباری است که در این باره نقل شده است.[۹۷]
گفتار دوم: اصول روابط با غیر مسلمانان
از آنجا که روابط حکومت اسلامی با غیر مسلمانان و همچنین رفتار با غیر مسلمانان ساکن در جامعه اسلامی تابع اصول و قواعدی است که زمامدار اسلامی موظف به رعایت آنهاست. در این گفتار این قواعد و اصول تبیین میشود تا مقدمهای برای ورود به مباحث اصلی باشد. گفتنی است که این اصول بر تمامی روابط غیر مسلمانان- اعم از روابط حکومت با آنان و روابط افراد مسلمانان با آنان- حاکم است. این اصول و قواعد به شرح زیر میباشد:
بند اول : اصل نفی سلطهگری کفار (نفی سبیل)
یکی از اصول حاکم بر روابط و رفتار مسلمانان با کفار، نفی هر گونه سلطه کفار بر مسلمانان است. بر اساس این اصل، هر گونه رابطه سلطهآور نفی شده است. این اصل شامل اهل کتاب و غیر آنان میشود. از آن جا که برخی از کفار داخل کشور اسلامی زندگی میکنند و مردم مسلمان با آنان روابط و معاشرتهایی دارند و از طرفی کفار خارج از قلمرو حکومت اسلامی نیز ممکن است خود یا توسط دولتشان با دولت اسلامی یا مسلمانانی در ارتباط باشند، این اصل در روابط فی ما بین اهمیت به سزایی پیدا میکند. به اعتقاد فقها این اصل حتی بر روابط و معاشرتهای جزیی مانند وکالت، شفعه و ازدواج نیز حاکم است و مسلمانان موظفند در معاشرتها و قراردادهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، قضایی و نظامی خود با کفار اصل نفی سبیل را مدنظر قرار دهند. این اصل کلیه قراردادهای مخالف خود را باطل میکند. البته این به معنای نفی هر گونه رابطه و معاهده با کفار نیست، بلکه صرفاً روابط سلطهآور را نفی میکند.
اصل نفی سبیل از آیه شریفه «… ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»[۹۸] اخذ شده است. مفسران درباره این آیه نکاتی را بیان کردهاند که ذکر آن ها میتواند مفید باشد، از جمله:
اولاً، منفی سازی فعل و نفی با حرف «لن» مفید نفی ابدی و دایم است؛
ثانیاً، «سبیل» که به «سلطه» تفسیر شده، نکره در سیاق نفی است که مفید عموم میباشد، یعنی خداوند هیچ سلطهای را از کافران بر مؤنان قرار نداده است؛
ثالثاً، این عمومیت شامل دنیا و اخرت میشود و انواع سلطههای دنیایی: سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را در بر میگیرد، یعنی خداوند نمیخواهد کافران را بر مؤمنان که به لوازم ایمان خود پایبند هستند مسلط کند و اگر روزی کفار مسلط شدند، این سلطه موقت است، چرا که خداوند در همین ایه از پیروزی کفار با تعبیر «نصیب» یاد کرده، در حالی که پیروزی مسلمانان را «فتح» نامیده است و این دلالت بر موقتی بودن پیروزی کفار و دایمی بودن پیروزی مؤمنان میکند. البته آیات دیگری نیز چنین مفهومی را میرسانند که محل بحث ما نیستند.
به نظر میرسد آیاتی که از ولایت کفار نهی کرده و گفته است کفار را اولیای خود قرار ندهید نیز مفید معنایی نزدیک به نفی سبیل باشد، چون- همان گونه که در تفسیر برخی از این ایات میآید – ولایت به معنای دوستی در حد بالا و بسیار نزدیک و یا به معنای سرپرستی است و اگر به معنای اول هم باشد موجب در اختیار نهادن عنان اختیار خود به دوست غیر مسلمان است و این همان مفهومی است که با آیه نفی سبیل منع شده است.
فقها آیه نفی سبیل را در کلیه روابط مسلمانان و دولت اسلامی با کفار و دولتهای کفر حاکم میدانند و جالب توجه این که در روابط خیلی جزئی مسلمانان با کفار نیز این اصل را جاری دانستهاند، مانند ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان[۹۹]، ولایت کافر بر محجور و صغیر مسلمان[۱۰۰]، وکالت کافر علیه مسلمان[۱۰۱]، شفعه کافر بر مسلمان[۱۰۲]، فسخ ازدواج زن تازه مسلمان با شوهر کافر خود[۱۰۳].
بند دوم : اصل دعوت به اسلام
بنا برا اصل دعوت، مسلمانان باید در معاشرتهای خود با کفار، به گونهای رفتار کنند که آنان به اسلام دعوت شوند و حقانیت اسلام و چهره حقیقی آن را با گفتار و کردار نیک برای آنان روشن سازند. پیامبران الهی با هدف یکتاپرستی بشر و ایجاد قسط و عدل در روی زمین برانگیخته شدند. این هدف مشروع و بزرگ آنان را از به کارگیری وسایل و راههای نامشروع و اجبار افراد در پیروی از خود و نیز اکراه در پذیرش دین حق باز میداشت. خداوند در قرآن میفرماید:
ولو شاء ربّک لأمن من فیالأرض کلّهم جمیعاً أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین[۱۰۴]؛ اگر خدای تو بخواهد (اراده کند) همه مردم روی زمین ایمان میآورند، آیا تو (در صدد هستی) مردم را اجبار کنی تا ایمان بیاورند.
همان طور که ملاحظه میشود، خداوند به پیامبرش گوشزد میکند که اکراهی در دعوت مردم به ایمان آوردن وجود ندارد و تو نیز اصرار نکن. همچنین آیه شریفه «لا إکراه فی الدین قد تبیّن الرشد من الغیّ»[۱۰۵] نیز اکراه در پذیرش دین را نفی کرده و آزادی عقیده را به عنوان اصلی استوار برای بشر به ارمغان آورده است.