مبانی منطقی برمبنای شکلی نظریه ها تکیه دارند.برای مبانی منطقی نقاط مرجع استراتژیک، سه دسته بندی معروف و رایج ارائه شده است که عبارتند از:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

  • دسته بندی اسکات (۱۹۸۱)

 

 

وی سه دیدگاه درباره الگوهای نظری سازمان ها مطرح می‌کند که عبارتند از‌: دیدگاه عقلایی[۲۴۶]، دیدگاه طبیعی[۲۴۷]، دیدگاه سیستم‌های باز[۲۴۸]. سپس سه دیدگاه مذکور را در یکدیگر تلفیق می‌کند و یک چارچوب جامع برای دسته‌بندی نظریه‌های سازمان و مدیریت ارائه می‌کند. ‌دو نقطه مرجعی که وی معرفی می‌کند عبارتند از: نوع سازمان(عقلایی / طبیعی) و نوع سیستم(باز / بسته). بنابراین اسکات از دو‌ بعد متفاوت سازمان را تشریح کرده است: بعد اول نوع سیستم سازمان(عقلایی و طبیعی) و بعد دوم میزان تعامل با محیط یا نوع سیستم(باز و بسته).
۹نمودار۲-۶: الگوهای نظریه های غالب و سرآمدان نظریه پردازان در چهار دوره زمانی براساس دیدگاه اسکات(اسکات،۱۳۸۰ : ۱۴۴)

 

 

  • چهار پارادایم نظریه های اجتماعی بارل و مورگان

 

 

همانگونه که پیش از این عنوان شداز دیدگاه بارل و مورگان بر پایه نوع و نگرش ذهنی/عینی و بعد تغییرات بنیادی/تدریجی، چهار پارادایم انسان گرایی بنیادی، ساختارگرایی بنیادی، تفسیری و کارکردگرا حاصل می شود که در جدول(۱۲-۲) ارائه شده است.
۱۳جدول ۲-۱۲ : چهار پارادایم برای تحلیل نظریه های اجتماعی و مکاتب انسانی(بارل و مورگان، ۱۳۸۴ )

 

 

  • الگوی اثربخشی و مجموعه ی ارزش های هال

 

 

ریچارد هال (۲۰۰۱) بیان می‌کند که دانشمندان، نظریه پردازان و کارشناسانی که بر روی سازمان تحقیق و بررسی کرده اند، آگاهانه یا ناآگاهانه، کار خود را با موضوع اثربخشی آن آغاز نموده اند.
در زمان کنونی مدارک و شواهد زیاد در دست است و بیشتر تحلیلگران سازمانی متوجه شده‌اند که پدیده اثر بخشی دارای ابعاد گوناگونی است. برای مثال کمپبل و همکاران (۱۹۷۴) توانستند در تحقیقی که در این زمینه انجام دادند به ۳۰ شاخص یا معیار برای اندازه گیری اثر بخشی اشاره کنند.
در نتیجه کار آنها بازاریابی از دیدگاه اداری- فنی است که موضوع تحقیق بسیاری از کسانی است که درباره سازمان ها تحقیق و بررسی کرده اند. آنان همواره در صدد یافتن راه هایی برای تعدیل سازمان خود هستند، تا بتوانند بدان وسیله اثر بخشی را افزایش دهند. در واقع ره آوردهای ساختار و فرایندها (مثل تصمیم‌گیری، رهبری و دست یازیدن به محیط) به گونه‌ای طرح‌ریزی شده‌اند که بتوانند اثر‌بخشی سازمان را افزایش دهند مفهوم “‌اثربخش” بدون سازمان یک مفهوم نسبی است به عبارت دیگر این که بگوییم یک سازمان اثر بخش است (یا اثر بخش نیست) بستگی دارد به توجه سازمان و ارزش‌های حاکم بر سازمان درباره هدفها، چارچوب سازمانی، ابواب جمعی (یعنی کسانی که سازمان بر آنها اثر می گذارد) و عوامل محیطی.
هال نشان می دهد، هدفها، چارچوب زمانی، ابواب جمعی و عوامل محیطی سازمان متفاوت، گوناگون و ضد و نقیض‌اند. اینها واقعیت هایی هستند که در مورد همه سازمان ها وجود دارند. به هنگام قضاوت و عمل باید بر این اساس اقدام کرد وجود این عوامل ضد و نقیض باعث می‌شود تا چنین نتیجه بگیریم که هیچ سازمانی اثر بخش نیست، بلکه اثر بخشی بودن سازمان (یا اثر بخش نبودن آن) به میزانی بستگی دارد که ابواب جمعی، هدفها، عوامل محدود کننده و چارچوب زمانی مدنظر است. هال برای این که بتواند نشان دهد که هر یک از سازمان‌ها از چه الگو یا الگوهای اثر بخشی استفاده می کنند از دو نقطه مرجع استفاده نموده است: (۱) کانون توجه سازمان به محیط داخلی یا خارجی و (۲)میزان کنترل شدید یا کم. وی با بررسی الگوهای اثر بخشی مختلف و با بهره گرفتن از دو بعد مرجع مذکور چهار الگوی اثربخشی را عنوان می‌کنند. هر یک از این الگوها نشان دهنده تاکید و توجه خاص مدیریت به سازمان است (البته با توجه پیچیدگی ارزش اصلی مورد نظر).این دو بعد در جدول زیر آورده شده است.
۱۰نمودار۲-۷:الگوی اثربخشی و مجموعه ای از ارزش ها از دیدگاه ریچارد اچ. هال
خارج میزان توجه داخل

 

 

الگوی مبتنی بر سیستمهای باز
هدفرشد، جذب منابع
وسیلهانعطاف پذیری، در حال آماده باش به سربردن

 

کم
کنترل
شدید
الگوی مبتنی بر روابط انسانی
هدف: توسعه نیروی انسانی
وسیله: حفظ روحیه و انگیزه

 

 

 

الگوی مبتنی برهدفهای بخردانه
هدفبهره وری، کارآیی،
وسیلهبرنامه ریزی

 

الگوی مبتنی بر فرآیندهای درونی
هدفثبات، حفظ تعادل
وسیلهمدیریت اطلاعات، ارتباطات

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1400-08-10] [ 10:25:00 ق.ظ ]