باقرزاده (۱۳۸۸) در تحقیق خود با عنوان «نقش اطلاعات حسابداری در قیمتگذاری سهام شرکتهای جدیدالورود به بورس اوراق بهادار تهران» نتیجه گرفت که سهام عرضه های اولیه سالهای ۱۳۷۶-۱۳۸۳ نسبت به قیمت معاملاتی سهام در پایان ماه اول، کمتر از واقع قیمت گذاری شدهاند که منجربه بازده غیرعادی مثبت این سهام شده است و عمده ترین دلایل آن را میتوان به پیامدهای تئوری اطلاع رسانی و عدم تقارن اطلاعات در بورس تهران نسبت داد.
مطالعات انجام شده در سایر کشورها
کلین[۵۲] (۱۹۹۶) در تحقیق خود بطور مشخص نقش و اهمیت اطلاعات حسابداری در ارزش گذاری سهام عرضه های عمومی اولیه بررسی کرد. نتایج تحقیق نشان داد که بین قیمت عرضه سهم با سود هر سهم (EPS) و ارزش دفتری هر سهم (BV) قبل از تاریخ عرضه سهام رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد.
فرت (۱۹۹۸) در تحقیق بر روی ۷۱۶ شرکت جدید الورود به بورس نیوزلند طی سال های ۱۹۷۷-۱۹۹۲ ارتباط بین سود پیش بینی شده و ‌ارزش شرکت و بازده غیرعادی سهام این نوع شرکت ها را در مقطع عرضه اولیه بررسی کرد و ‌به این نتیجه رسید که پیش بینی های سود در ارتباط با ارزش شرکت های دارای عرضه عمومی اولیه سهام بوده و ‌از سایر ابزارهایی همچون سود انباشته موثرتر هستند و بین خطای پیش بینی سود و بازده غیرعادی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد.
جلیک و همکاران[۵۳] (۲۰۰۰) در بررسی از ۱۲۲ شرکت دارای عرضه عمومی اولیه سهام برای سال های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۵ در مالزی دریافتند که مدیران پیش بینی های سود کمتری را گزارش می کنند. قابل ذکر است که مالزی کشوری است که برآورد سود شرکت های مربوط (IPO) اجباری بوده و ‌مدیران در برآوردهای خود محافظه کار هستند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
درین و ووماک (۲۰۰۰) بیان مینمایند که شرایط جاری بازار نقش مهمی در تعیین مقدار قیمت گذاری کمتر از واقع سهام عرضه های عمومی اولیه ایفا میکند. بنابراین هر قدر شرایط بازار قبل از تاریخ عرضه های عمومی اولیه یا در تاریخ عرضه سهم مطلوبتر باشد، قیمتگذاری کمتر از واقع مورد انتظار نیز بیشتر خواهد بود.
یتمن (۲۰۰۱) کارایی اطلاعاتی قیمت گذاری اولیه و بازده سه ساله عرضه های عمومی اولیه از نقطه نظر اطلاعات حسابداری بررسی کرد و چنین نتیجه گیری نمود که اطلاعات حسابداری با قیمت گذاری اولیه و بازده سه ساله عرضه های عمومی اولیه رابطه معنادار دارد.
فرت و همکاران (۲۰۰۱) تحقیقی در مورد نقش برآورد سود برای ۱۱۶ شرکت دارای عرضه عمومی اولیه سهام در سنگاپور برای سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ انجام دادند. نتایج تحقیق نشان میدهد که ارتباط معنیدار مثبت میان خطای برآورد سود و بازده غیر عادی سهام وجود دارد.
کلارکسون و همکاران (۲۰۰۲) با بررسی ۲۶۷ شرکت جدیدالورود به بازار بورس کانادا در طی سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ به این نتیجه رسیدند که برآوردهای سود داوطلبانه منتشره در گزارش شرکت‌های دارای عرضه عمومی اولیه در کانادا با ارزش بوده و ‌بین خطای برآورد سود و ‌بازده غیرعادی سهام جدید رابطه مثبت وجود دارد.
چن و ‌فرت (۲۰۰۲) دقت برآورد سود و ‌ارتباط آن با بازده سهام شرکت‌های دارای عرضه عمومی اولیه در چین را بررسی کردند. آنان تمام شرکت های مربوط در بورس شانگ‌های و ‌شنزن را برای سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ بررسی و ‌به این نتیجه رسیدند که برآوردهای سود مدیران دقیق‌تر از اطلاعات حاصل از سودهای تاریخی است و ‌همچنین بین دقت برآورد سود و ‌قیمت سهام رابطه منفی وجود دارد.
سیوگل (۲۰۰۲)[۵۴] محتوای اطلاعاتی پیش‌بینی سود شرکت‌های جدیدالورود به بورس آتن در محدوده زمانی سال‌های ۱۹۹۹-۱۹۹۲ را بررسی کرد. نمونه وی شامل ۱۶۰ شرکت دارای عرضه اولیه سهام بود. نتایج وی نشان می‌دهد که پیش‌بینی مدیران بسیار بهتر (دقیق‌تر) از پیش‌بینی از طریق مدل‌های سری زمانی است و از طرف دیگر بین خطای پیش‌بینی سود و بازده غیرعادی رابطه مثبت وجود دارد.
ولچ و ‌ریتر (۲۰۰۲)[۵۵] با ارزیابی بورس اوراق بهادار امریکا بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ میلادی، به بررسی عملکرد بازار نسبت به قیمت گذاری سهام شرکتهای تازه وارد پرداختند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در پایان اولین روز معامله سهام شرکتهای تازه پذیرفته شده در بازار بورس، بطور میانگین قیمتهای مبادله ۶/۱۸ درصد بیشتر از قیمت فروخته شده آنها در ابتدای روز معامله سهام شرکت در بازار توسط شرکت اصلی است. همچنین بعد از گذشت ۳ سال مشاهده شد که میانگین قیمت گذاری و ارزیابی ضعیف این شرکتها در مقایسه با شاخص بازار ۴/۲۳ درصد بوده است.
باگات و سریواناسان (۲۰۰۳)[۵۶] تحقیقی انجام دادند که شاید از جامع ترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه رابطه بین اطلاعات حسابداری با ارزشگذاری سهام شرکت های جدید الورود به بورس باشد. در این تحقیق علاوه بر نقش اطلاعات حسابداری، متغیرهای دیگری نظیرفرصت های رشد، درصد مالکیت سهامداران اولیه در تاریخ قبل و بعد از عرضه اولیه سهام و اعتبار بانک سرمایه گذار متولی عرضه سهام شرکت ها با بهره گرفتن از نمونه اطلاعات ۱۶۵۵ سهم جدید الورود به بورس های امریکا طی سال های ۱۹۸۶-۲۰۰۱ بررسی شد و نتایج حاکی از این بود که علاوه بر متغیرهای حسابداری نظیر سود خالص، ارزش دفتری سهم و فروش؛ عوامل دیگری نظیر در صد مالکیت سهامداران اولیه و اعتبار بانک سرمایه گذار متولی عرضه سهام نیز در قیمت گذاری کمتر از واقع سهام جدید نقش مهمی ایفا می کنند.
فرت (۲۰۰۴) استدلال کرده است که پیش بینی سود در تشریح بازده اولیه در اولین روز معامله شرکت‌های دارای عرضه عمومی اولیه سهام موثر است. وی ادعا می کند که سرمایه‌گذاران برای قیمت‌گذاری سهام جدید برآورد سود را در نسبت  ضرب می کنند که این نسبت با بازده اولیه رابطه مثبت دارد و ‌نتایج تحقیق وی نیز بیانگر این واقعیت است.
گائو و همکاران (۲۰۰۴)[۵۷] در تحقیق خود علاوه بر بررسی متغیرهای مالی به بررسی متغیرهای غیر مالی موثر بر قیمت عرضه سهام جدید شرکت های داروسازی و بیوتکنولوژی پرداخته اند. مهم ترین متغیرهای مالی مورد مطالعه عبارتند از: جریان نقدی عملیاتی، فروش، سود خالص، سود عملیاتی، کل دارایی ها، مخارج تحقیق و توسعه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار. مهم ترین متغیرهای غیر مالی نیز؛ تعداد محصولات شرکت، مرحله توسعه محصول و حمایت قانونی از حقوق مادی و معنوی حق اختراع ها بودند. نتایج تحقیق نشان داد که از بین متغیر های مالی تنها مخارج تحقیق و توسعه و از بین متغیر های غیر مالی تعداد محصولات شرکت، مرحله توسعه محصول و حمایت قانونی از حقوق مادی و معنوی حق اختراع ها مهم ترین متغیر های تاثیرگذار بر قیمت عرضه سهام شرکت های داروسازی و بیو تکنولوژی بشمار می روند.
لونکانی و ‌فرت (۲۰۰۵) با بررسی موضوع بر روی ۱۷۵ شرکت انتخابی به عنوان نمونه از ۴۶۸ شرکت دارای عرضه اولیه سهام طی سالهای ۱۹۹۱ الی ۱۹۹۶ در تایلند، نشان دادند که برآوردهای سود مدیران بصورت خوش بینانه (سود پیش بینی شده بیشتر از سود واقعی) بوده و دارای دقت بیشتری نسبت به مدل‌های سری زمانی است و از طرفی بین خطای برآورد سود و بازده غیرعادی بلند مدت محاسبه شده به روش CARs رابطه مثبتی وجود دارد ولی این رابطه معنی دار نیست. همچنین متغیرهای اندازه شرکت و افق زمانی پیش بینی سود با خطای پیش بینی سود هر سهم رابطه مثبت وجود دارد.
ژنگ (۲۰۰۶)[۵۸] در تحقیق خود به بررسی رابطه بین ویژگی های شرکت های جدید الورود و پیش بینی مدیران پرداخت. نمونه وی شامل ۳۱۸۶ شرکت جدید الورود به بورس کانادا طی سالهای ۱۹۸۲-۱۹۸۸ بود. نتایج وی بیانگر این بود که بین ارزان فروشی و متغیرهایی همچون نرخ رشد سالیانه فروش و سود قبل از مالیات رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
تیان (۲۰۰۷)[۵۹] به بررسی ارزان فروشی نظام مند در بورس های شانگهای و شنزن پرداخت. نمونه وی شامل ۱۳۹۷ شرکت جدید الورود طی سالهای ۱۹۹۱-۲۰۰۴ بود. یافته های وی بیانگر این است که بین اطلاعات محرمانه و بازده اولیه سهام رابطه منفی معنادار وجود دارد. وی دلایل ارزان فروشی را ریسک سرمایه گذاری در بازار اولیه و مقررات دولتی می دانست، زیرا مقررات دولتی موجب سهمیه بندی در عرضه اولیه شده و عرضه سهام را محدود می کند.( مشیریان و وو۲۰۱۰)
کریشنان (۲۰۰۷‌)[۶۰] به بررسی این موضوع پرداخت که آیا اعتبار ‌شرکت (شهرت شرکت‌) تاثیری بر عملکرد بلند‌مدت غیرعادی شرکت‌های جدید الورود به بورس آمریکا دارد ‌یا خیر؟ در تحقیق وی که برای سال‌های ۲۰۰۲-۱۹۹۳ بوده و ‌تعداد نمونه‌های آن به ۲۳۹۷ شرکت می‌رسید، به این نتیجه رسید که بین ‌اعتبار‌ موسسه و ‌عملکرد بلند مدت سهام عرضه های عمومی اولیه رابطه مستقیم وجود دارد.
کای و همکاران (۲۰۰۸)[۶۱] با بهره گرفتن از داده های بورس شانگهای چین به بررسی عملکرد بلند مدت سهام عرضه های عمومی اولیه و عوامل موثر بر آن پرداختند. نتایج تحقیق آنها سطوحی از عملکرد نامتعارف را نشان داد. همچنین خوش بینی بیش از حد اولیه و اندازه شرکت عرضه کننده سهام، فاکتورهای توضیحی مهمی برای این عملکرد نامتعارف بود.
خلاصه
در فصل دوم که در سه قسمت ارائه شد به بررسی مبانی نظری و ‌مروری بر پیشینه تحقیق پرداختیم. در قسمت اول، به شواهد تجربی موجود در سطح بین الملل در خصوص پدیده های قیمت گذاری کمتر از واقع (بازده غیرعادی کوتاه مدت) و بازده بلند مدت سهام عرضه های عمومی اولیه اشاره کردیم و سپس فرضیه هایی که در مقام تبیین این پدیده ها برآمده اند مرور شد. در قسمت بعدی به تشریح رویکردهای مختلف ارزشگذاری سهام و بررسی این رویکردها در ارزشگذاری سهام عرضه های عمومی اولیه پرداخته شد. و در انتهای فصل، تحقیقات و مطالعات انجام شده در خصوص عرضه های عمومی اولیه در داخل و خارج کشور بیان شد.
فصل سوم: روش تحقیق
شامل:
مقدمه
جامعه و نمونه های آماری تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف عملیاتی متغییرهای تحقیق
روش گردآوری داده ها
قلمرو تحقیق
روش های آماری مورد استفاده و تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
بی تردید توسعه کمی و کیفی جوامع متاثر از تولید علم در آن جوامع است و در این رابطه تحقیقات علمی از اهمیت و شان بالایی برخوردار است.دستیابی به هدفهای تحقیق میسر نخواهد بود مگر آنکه فرایند تحقیق با روش شناسی درست صورت پذیرد.بطورکلی می توان روش تحقیق را مجموعه ای از قواعد، ابزارها و راه های معتبر و سیستماتیک که برای بررسی واقعیات،کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات استفاده می شود تعریف کرد.
در فصل دوم به موضوعاتی نظیر دلایل عرضه اولیه،روش های عرضه اولیه اشاره شد.همچنین مبانی نظری موجود در زمینه فرضیه های تحقیق و تئوریهائی که در این زمینه وجود داشتند ارائه گردید.در این فصل متغغیرهای استفاده شده در این تحقیق به صورت جداگانه تشریح خواهد شد.سپس روش گردآوری داده ها، فرضیه های تحقیق و جامعه آماری تحقیق مورد بحث قرار خواهد گرفت و در نهایت چگونگی آزمون فرضیه های تحقیق و روش آماری مورد استفاده در انجام آزمون فرضیه ها ارائه خواهد شد.
جامعه و نمونه آماری تحقیق
جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شرکتهای تازه وارد به بورس اوراق بهادار تهران اعم از شرکتهای(مواد و محصولات شیمیایی ،صنایع غذایی و نوشیدنی،واسطه گرهای مالی،صنایع خودرو، سیمانی و …) طی سالهای ۱۳۸۳ لغایت ۱۳۸۸ است. به دلیل اینکه فرضیه های تحقیق در دوره بلندمدت(۳۶ ماه پس از عرضه اولیه) آزمون می شوند، این بازه زمانی انتخاب گردیده است. نمونه آماری نیز شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که شرایط زیر را داشته باشند:
شرکتهایی که در فاصله زمانی ۱۳۸۳ لغایت ۱۳۸۸ برای نخستین بار عرضه عمومی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران داشته اند.
سهام آنها پس از عرضه اولیه در بورس، نباید وقفه معاملاتی بیش از یکسال داشته باشد.
اطلاعات مورد نیاز آنها برای محاسبه متغییرهای پژوهش در دسترس باشد.
با توجه به محدودیتهای فوق در نهایت ۶۶ شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که اسامی آنها در جدول ‏۳-۱ ارائه شده است.
جدول ‏۳-۱ لیست شرکت های نمونه تحقیق

 

ردیف نام شرکت ردیف نام شرکت
موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1400-08-10] [ 11:08:00 ق.ظ ]