به تعبیر بالدوین [۱۰۵] (۱۹۹۴) سازه کیفیت زندگی تا اندازه ای مبهم است. از یکسو کیفیت زندگی فردی به عنوان پنداشتی از چگونگی گذران زندگی فرد مطرح می شود و از بعدی کلی تر کیفیت موقعیت های زندگی حول یک عامل؛ موقعیت هایی نظیر محیط پیرامونی و یا فرهنگ در یک جامعه معین را شامل می شود. از منظری دیگر می توان کیفیت زندگی را در دو سطح خرد (فردی- ذهنی) و کلان(اجتماعی- عینی) تعریف کرد. سطح خرد شاخص هایی نظیر ادراکات کیفیت زندگی، تجارب و ارزش های فرد و معرف های مرتبط مانند رفاه، خوشبختی و رضایت از زندگی را شامل می شود و سطح کلان شامل درآمد، اشتغال، مسکن، آموزش و پرورش و سایر شرایط زندگی و محیط است. در رویکردی عملی کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوع کلی تعریف می شود که تمام ابعاد زیستی شامل فردی، خودشناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش می دهد.
لیو[۱۰۶] (۱۹۷۶) سه رویکرد را در بررسی مفهو کیفیت زندگی ارائه می دهد: ۱- تعریف کیفیت زندگی براساس عناصر تشکیل دهنده آن مانند شادکامی، رضایتمندی، ثروت، سبک زندگی و … ۲- تعریف کیفیت زندگی از طریق بکارگیری شاخص های عینی و ذهنی اجتماعی مانند تولید ناخالص داخلی، بهداشت، شاخص رفاه، شاخص آموزش و … ۳- تعریف کیفیت زندگی براساس تعیین میتغیرها یا عوامل موثر بر کیفیت زندگی و توجه به زمینه ها و شرایطی که در آن، سطح کیفی زندگی تعیین می شود.
۴-۵-۲- کیفیت زندگی به مثابه رضایت از زندگی
در بخشی از نوشتجات کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم ذهنی مبتنی بر ارزش ها و تمایلات فردی در ارتباط با میزان رضایتمندی از زندگی در نظر گرفته شده است. به بیان دیگر «رضایت از زندگی» به عنوان مولفه اصلی کیفیت زندگی مورد تاکید قرار گرفته است. در این خصوص ۴ نوع رضایت از زندگی وجود دارد:

 

    1. رضایت ناشی از داشتن که متاثر از میزان برخورداری افراد از امکانات می باشد.

 

    1. رضایت ناشی از ارتباط[۱۰۷]که معطوف به روابط اجتماعی است.

 

    1. رضایت ناشی از بودن، پنداشت فرد نسبت به خویشن و تعریف از کیستی خود، که دلالت بر معناداری و کنترل بر زندگی خود در مقابل خود بیگانگی دارد.

 

    1. رضایت ناشی از اقدام و عمل که بیشتر معطوف به چگونگی زمان در اختیار در قالب اوقات فراغت می شود.

 

کاتر[۱۰۸] (۱۹۸۵) نیز کیفیت زندگی را به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می کند که نیازها، خواست ها، ترجیحات سبک زندگی و سایر عوامل ملموس و غیر ملموسی را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تاثیر دارند، در بر می گیرد.
۵-۵-۲- تعاریف مبتنی بر وجوه چندگانه
در دوره جدید با پرهیز و اجتناب از نگاه تقلیل گرایانه نسبت به سازه کیفیت زندگی، این سازه با توجه به ابعاد سه گانه ذهنی، عینی و محیطی مورد بررسی نظری و تجربی قرار گرفته است. به نظر مالمن [۱۰۹] (۱۹۹۷) کیفیت زندگی مفهومی ناظر به افرا است ولی همچون انتظارات از طریق تعامل پویای بین فرد مفروض، جامعه و محل سکونت او تعیین می شود. در نظر دیوان ۳ کیفیت زندگی به عنوان حالتی در نظر گرفته می شود که فرد در آن نسبت به خودش، طبیعت و جامعه ای که در آن زندگی می کند، احساس آرامش درونی دارد (دیوان،۲۰۰۰: ۳۱۵) دیوان دو عامل را در ایجاد این حالت موثر می داند؛ یکی داشتن هدف در زندگی و دیگری برخورداری از روابط مناسب با دیگران. در این خصوص وی بر این باور است که «رابطه» عمده ترین منبع ثروت آدمی محسوب می شود. تستا[۱۱۰] و سیمونسون[۱۱۱] (۱۹۹۶) نیز کیفیت رندگی را در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند و آن را معطوف به تجارب، اعتقادات، انتظارات و ادراک فرد می دانند.
فرانس(۱۹۹۶) با بررسی مقالات و مطالعات انجام شده در ارتباط با کیفیت زندگی، به لحاظ مفهومی کاربرد این اصطلاح را در شش حوزه ۱٫ زندگی عادی۲٫ مطلوبیت اجتماعی۳٫ شادکامی ۴٫ رضایت از زندگی۵٫ دستیابی به اهداف شخصی و ۶٫ استعدادهای ذاتی شناسایی و دسته بندی می کند که در جدول (۱-۱)، این حوزه ها به همراه عناصر موثر مربوط به هر کدام آورده شده است.
جدول ۴-۲-حوزه های مختلف بکارگیری مفهوم کیفیت زندگی براساس مطالعه فرانس

 

حوزه کاربرد مفهوم عناصر موثر در مفهوم سازی
زندگی عادی توان تأمین نیازهای اساسی و حفظ سلامتی
مطلوبیت اجتماعی توانایی فرد به منظور ایجاد یک زندگی مفید اجتماعی/ ایفای نقش موثر در جامعه
شادکامی تعامل میان احساس هیجانو افسردگی/ متأثر از عوامل درونی و بیرونی
رضایت از زندگی ارزیابی مثبت فرد از کیفیت زندگی خود/ معطوف به توانایی های شخص/ رضایتمندی در زمینه های مختلفی جون عشق، ازدواج، روابط دوستانه، اوقات فراغت و …
دستیابی به اهداف شخصی توان فرد در دستیابی به اهداف/ رضایت شخصی و رضایتمندی در هنگام مقایسه خود با دیگران
استعدادهای ذاتی توانایی و استعدادهای فیزیکی و ذهنی بالفعل و بالقوه فرد(به طور فطری)

موری با رویکردی تلفیقی، چهار مجموعه شرایط را برای بهبود کیفیت زندگی موثر می دان؛ منابع مادی، امنیت، عزت نفس و خشنودی و در هر زمینه یک سطح آستانه را پیش بینی می کند، که در آن سطح شادکامی فرد تحقق می یابد. او عدالت و آزادی را به عنوان پیش نیازهای این شرایط فرض می کند و بر این نظر است که کیفیت زندگی در صورتی بهبود می یابد که:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1400-08-10] [ 10:36:00 ق.ظ ]