الگوهای معلولیت ابزاری هستند برای تعریف اختلال و معلولیت این الگوها مبنایی را در اختیار جوامع و دولت‌ها قرار می‌دهد تا بوسیله آن راهکارهایی برای شناسایی و رفع نیازهای افراد معلول اندیشیده شده و فراهم آید (MDRC, 2012) .
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعریف عملیاتی
معلولیت
معلولیت‌ها به سه طبقه تقسیم می‌شوند: ۱ـ جسمی ـ حرکتی، ۲ـ حسی ۳- ذهنی و روانی.
در این تحقیق فیلم‌هایی مورد بررسی قرار گرفته‌اند که در آن نقش اصلی فیلم دارای معلولیت جسمی یا حسی است.
الگوهای معلولیت
در پژوهش حاضر مبنای تحلیل فیلم‌ها دو الگوی فردی و اجتماعی طبق نظر مایکل الیور خواهد بود. الیور الگوهای دیگر همچون خیریه‌ای پزشکی و اخلاقی را برآیندی از الگوی فردی درنظر گرفته و زیرمجموعه آن قرار می‌دهد در فصل دوم این تحقیق تعاریف کامل این دو الگو ارائه خواهد شد.
۱ـ ۵ـ اهداف تحقیق
هدف اصلی
مشخص کردن نحوه انعکاس معلولیت و تصویرسازی از افراد معلول در فیلم‌های منتخب
اهداف فرعی
۱ـ مشخص کردن انطباق فیلم‌های منتخب با الگوهای معلولیت.
۲ـ تعیین میزان و نحوه انطباق فیلم‌های منتخب با الگوهای معلولیت.
۳ـ تعیین میزان مولفه‌های انعکاس‌یافته از الگوهای معلولیت در فیلم‌های منتخب.
۴ـ تعیین کلیشه‌های معلولیتی که در فیلم‌های منتخب نمایش داده شده‌اند.
۵ـ تعیین میزان و نحوه کلیشه‌سازی از معلولیت در فیلم‌های منتخب.
هدف کاربردی
نتایج پژوهش حاضر می‌تواند در تدوین الگوی مناسب فیلم‌سازی در حوزه معلولیت به فیلم‌سازان و کارگردانان یاری رساند و به مسئولین، متولیان کشور و مدیران رسانه امکان دهد تا با بهره‌گیری عمیق و دقیق، از نتایج این پژوهش در سیاست‌گذاری های بلندمدت رسانه‌ای و آموزشی استفاده کنند و درصدد تهیه شیوه‌نامه بازنمایی معلولیت در رسانه که لزوم آن بسیار حائز اهمیت است برآیند.
۱ـ ۶ـ سوالات تحقیق
سوال اصلی
ـ انعکاس تصاویر افراد معلول و معلولیت در فیلم‌های منتخب چگونه است؟
سوالات فرعی
۱ـ فیلم‌های منتخب منطبق بر کدام الگوی معلولیتی ساخته شده‌اند؟
۲ـ میزان انطباق فیلم‌های منتخب با الگوهای معلولیت تا چه حد و چگونه است؟
۳ـ کدام مؤلفه‌های الگوهای معلولیت بیشترین انعکاس را در هر یک از فیلم‌های منتخب دارند؟
۴ـ فیلم‌های منتخب به کدام یک از کلیشه‌های رایج در انعکاس معلولیت پرداخته‌اند؟
۵ـ میزان کلیشه‌سازی از معلولیت در فیلم‌های منتخب تا چه حد و چگونه است؟
فصل دوم
ادبیات تحقیق
- ادبیات پژوهش
- مبانی نظری
- چهارچوب نظری تحقیق
- پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی
۲ـ ۱ـ معلویت
فرد دارای معلولیت به طرقی با دیگران متفاوت است، او استعدادهایی دارد که ترکیبی از توانایی‌ها و ناتوانی‌های ویژه است. تا این اواخر، متخصصان و نیز افراد معلول توجه خود را به تفاوت‌ها معطوف می‌کردند و عنایتی به تشابهات موجود از خود نشان نمی‌دادند، ولی از آنجا که افراد معلول در همه جنبه‌ها با دیگران تفاوت ندارند، امروزه تأکید بیشتر بر جنبه‌های مشترک است، لذا تحقیق و مطالعه برای دریافت نیازهای این افراد در مقایسه با گذشته پیچیده‌تر شده است از این رو، تعریف معلولیت و فرد معلول بسته به شرایط مکانی و زمانی، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف نیز متفاوت است و مصادیق آن نیز روز به روز در حال افزایش می‌باشد. با این حال متخصصان علوم توانبخشی و حقوقی تعاریفی ارائه داده‌اند که هرچند ممکن است به اندازه کافی جامع نباشد اما برای شناخت ویژگی‌های این قشر از جامعه لازم به نظر می‌رسد (نباتی، ۱۳۸۹).
در زیر برخی از این تعاریف ذکر شده است.
الف ـ تعریف معلولیت در اسناد ملل متحد
تعریف معلولیت در اعلامیه حقوق معلولان مصوب ۱۹۷۵ مجمع عمومی سازمان ملل به شرح زیر است:
«فرد معلول یعنی هر فردی که به صورت کامل یا ناقص مادرزادی یا غیرمادرزادی در توانایی جسمی یا ذهنی قادر به رفع نیازهای یک زندگی عادی شخصی و یا اجتماعی نباشد.»
در تعریف فوق منظور از زندگی عادی مشخص نیست. چرا که زندگی عادی بسته به جوامع مختلف تعریف می‌شود. وقتی در یک کشور پیشرفته صنعتی افراد معلول دسترسی به اطلاعات روز، آزادی بیان و مشارکت‌های گسترده اجتماعی و سیاسی را حق مسلم خود می‌دانند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند برای افراد معلول کشورهای فقیر مهم این است که مورد تحقیر و خشونت قرار نگیرند (نباتی، ۱۳۸۹).
ب ـ تعریف معلولیت در کنوانسیون حقوق افراد معلول
(Convention on the rights of the persons with disabilities, 2007)
کنوانسیون صراحتاً کلمه معلولیت را تعریف نکرده است، چون هدف کنوانسیون این است که عنوان کند معلولیت یک مفهوم فراگیر است. لذا در ماده یک خود، اصطلاح فرد دارای معلولیت را این طور تعریف کرده است:
«اصطلاح اشخاص دارای معلولیت برای تمامی اشخاصی به کار می‌رود که دارای اختلالات طولانی‌مدت فیزیکی، ذهنی یا حسی بوده و در تعامل با موانع مختلف ممکن است از نظر مشارکت کامل و مؤثر بر اساس اصول مساوی با دیگران دچار تأخیر شوند.»
اما در تعریف فوق اینکه به واقع اختلال به چه معناست و یا اینکه مشارکت کامل و مؤثر چه فعالیت‌هایی را شامل می‌شود و بر اساس کدام اصول مساوی باید حکم کرد، حل نشده باقی مانده است. اگر بنا باشد هر فردی را تنها به خاطر نقصی که او را از مشارکتی باز می‌دارد به نام معلول یا ناتوان بخوانیم، به نظر می‌رسد اکثر انسانها به نوعی دارای معلولیت هستند و یا اینکه در طول زندگی خود به نوعی یک یا چند نوع معلولیت را تجربه کرده یا خواهند کرد. شاید بر همین مناسبت است که کشور سوئد دیابت و آلرژی را نیز جزء گونه‌های معلولیت ‌بشمار آورده است. کهنسالی نیز تجربه‌ای است که عده کثیری از افراد دنیا آن را تجربه کرده یا خواهند کرد.
ج ـ تعریف معلولیت در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان ایران
ماده ۱ـ دولت موظف است زمینه های لازم را برای تأمین حقوق معلولان فراهم و حمایت‌های لازم را از آنان به عمل آورد.
ماده ۲ـ منظور از معلول در این قانون به افرادی اطلاق می‌گردد که به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی بر اثر ضایعه جسمی، ذهنی و روانی یا توأم، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارآیی عمومی وی ایجاد گردد، به طوری که موجب کاهش استقلال فرد در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی شود (باختر، ۱۳۸۶).
توجه قانون‌گذار به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی، به‌عنوان مرجع تشخیص معلولیت باعث می‌شود از برخوردهای سلیقه‌ای و گزینشی جلوگیری به عمل آید ولی اینکه اختلال باید مستمر و قابل توجه باشد باعث می‌شود افراد بسیاری خارج از دایره شمول این قانون قرار بگیرند. (نباتی، ۱۳۸۹)
د ـ تعریف معلولیت در مصوبات سازمان جهانی بهداشت
بیش از ۱۹۸۰ تعاریف معلولیت متمرکز بر عدم توانایی فرد معلول ، ناتوان در مراقبت از خود و انجام وظایف خانوادگی بوده است، مقصر اصلی فرد معلول بود و جامعه مسئولیتی در قبال وی نداشت. پس از آن سازمان جهانی بهداشت با طرح موضوعات سه‌گانه ناهنجاری، ناتوانی و معلولیت در صدد تصحیح این مفهوم برآمد، نقص یا ناهنجاری مشکلاتی است که در عملکرد فیزیولوژی و یا ساختار جسمی فرد بوجود می‌آید و به دنبال خود ناتوانی را به همراه دارد که باعث کمبود می‌شود و در اثر آن فرد فعالیت را به صورتی که افراد عادی انجام می‌دهند قادر نخواهد بود انجام دهد و معلولیت نیز پیامد محرومیت‌هایی خواهد بود که فرد به سبب نقص‌ها یا ناتوانی‌ها تجربه می‌کند (کمالی، ۱۳۸۶).
بر اساس همین دیدگاه، در بریتانیا اتحادیه‌ معلولان جسمی علیه تبعیض[۴] دو تعریف زیر را ارائه کرده تا نقش جامعه را نشان دهد:
ـ ناهنجاری[۵]: نداشتن یک بخش یا تمامی یک عضو، یا داشتن یک ارگانیسم نقص عضوی یا مکانیسم نقص بدنی
ـ معلولیت[۶]: اشکال یا محدودیت حرکتی که از سوی نهاد اجتماعی معاصر ایجاد می‌شود؛ نهادی که افراد دارای کاستی را هیچ می‌انگارد و بنابراین آنها را از جریان غالب فعالیت‌های اجتماعی محروم می‌کند. (UPIAS, 1976).
و این تعریف نیز از سوی «DPI»[۷] اقتباس شد:
ـ ناهنجاری[۸]: عبارت است از محدودیت عملکردی در درون فرد که به سبب کاستی جسمی، ذهنی یا گیرندگی ایجاد می‌شود.
ـ معلولیت: عبارت است از فقدان یا محدودیت فرصت‌های ممکن برای مشارکت در زندگی معمولی جامعه در سطحی برابر با دیگران به سبب موانع فیزیکی و اجتماعی (DPI, 1982).

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1400-08-10] [ 01:50:00 ق.ظ ]